گفتند از فاحشه ها چرا دیگر نمی نویسی ؟!!
گفتم باشد روی چشم ، اما این بار مینویسم

فاحشه سلام

فاحشه ، تو مریض بود
من هم مریض بود

ولی خوب وضع مالی تو ضعیف بود و باعث شد تن فروشی کنی
خدا رو شکر ما انقدری داشتیم که مادرم محتاج دیگران نشود ...

فاحشه دیگر نیست، رفته
خدا تو را هم آرامش دهد

فاحشه میدانم ، تو حتی مجبور بودی
برای مراسم هم ،خود فروشی کنی

فلسفه خدا را نمیدانم ..! ، ولی اگر من خدا بودم
بعد مرگت تمام تن ات را نور میبخشیدم
چون که تو از وجودت برای خانواده ات گذشتی

فاحشه درد تو از ماست ، می دانیم ...
تو از ما طلب نان کردی و ما برای نانت جانت را گرفتیم ...
کمکت نکردیم ، تو تنها جرمت شراکت در بی وجدانی ماست
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/02/02 - 20:00
پیوست عکس:
mgozh1mak09azzm7utlc.jpg
mgozh1mak09azzm7utlc.jpg · 600x375px, 77KB